سرمستي ناب آن روز ها ، در برابر چشمانمان نمايان مي شود . اما اكنون پس از گذشت سالها با مرور آن روزها در مي يابيم كه محدوديت ها و كمبود هايي در دوران تحصيلمان وجود داشت كه شايد اگر جاي خود را به امكانات تفريحي و رفاهي مي دادند ، روزهاي شادتر و بي دغدغه تري برايمان رغم مي خورد . فكر تجهيز و مرمت مدارس دوران تحصيلمان چنان شوق و انگيزه اي در ما ايجاد كرد كه بر آن شديم تا با ايجاد اين موسسه ، در این راه سخت ولی مقدس همراهانی بیابیم.
همنسل هاي عزيز تصور كنيد اگر فقط ده درصد از دانش آموزان آن سالها با چنين دغدغه اي، در حد بضاعتشان گامي در جهت آباداني مدارس ایران عزیزمان بر مي داشتند شايد هرگز شاهد حوادث همچون فاجعه تلخ سوختن دانش آموزان مدرسه شين آباد در آتش فقر نبوديم .
همراهان گرامي هنوز هم دير نيست ،اكنون وقت آن است كه به عنوان یک ایرانی احساس مسؤلیت بیشتر کرده تا با ياري خداوند و با كمك يكديگر به فكر تجهيز مدارس كودكي مان و یا كودكانمان باشيم .