موارد پالایش شده بر اساس تاریخ: آذر 1396
موارد پالایش شده بر اساس تاریخ: آذر 1396
یکشنبه, 10 دی 1396 ساعت 09:04

کودکان چگونه کتابخوان می شوند

7081cca2f9cd0c06f2cce9e93d01dda9_xlنویسنده:

مریم سادات گوشه

ویراستار:

گروه ویراستاران کتابک

مقوله کتاب و کتابخوانی مبحثی است که سال های متمادی مورد بحث کارشناسان بسیاری قرار داشته و دارد اما مسئله اصلی این است که چرا جامعه کنونی ما از کتاب اینقدر فاصله دارد؟ و چرا ما با تمام مشکلات و گرفتاری های روزمره حاضریم ساعاتی از شب را جلوی تلویزیون یا رایانه بنشینیم اما کتاب نخوانیم؟ چرا با کتاب مانوس نیستیم و در نهایت فکر می کنیم لذتی که از یک فیلم می بریم ممکن است از خواندن کتاب نبریم؟ و بالطبع فرزندان ما هم همین علایق را دارند اما موضوع حائزاهمیت این است که چه کنیم تا کودکان ما به این معضل دچار نشوند و نسل آینده به سمت کتابخوانی سوق یابد. کارشناسان تعلیم و تربیت کودک در یک نشست این موضوع را به چالش کشیدند.

دکتر مستوره السادات مدرسی که دارنده دو جایزه کتاب سال و کتاب فصل کودک است در این مورد گفت: بچه های کوچک چیزی را یاد می گیرند که ببینند، منظور گروه سنی ۳ تا۶ سال است که غالباً محیط های غیررسمی آموزشی را تجربه می کنند. اساساً تربیت مشاهده ای است نه گفتنی. بنابراین اگر شما برای فرزندتان کتاب بخرید و او را به کتاب خواندن تشویق کنید یا این که برای او دائماً جایزه، کتاب بخرید این تنها راه کتابخوان کردن بچه ها نیست حتی تکرارش می تواند اثر مخربی بر آنها بگذارد، یعنی اگر می خواهید به بچه وعده خوبی دهید، نگویید برایت قصه می خوانم او دل زده می شود. اگر قصه خواندن خوب است، هر شب قصه می خوانیم، مثل شام خوردن که هر شب می خوریم، هم لذت بخش است، هم نیاز.

ما یک وسیله بازی گرانقیمت برای فرزندمان می خریم اما حاضر نیستیم با هزینه اندک برای او کتاب یا یک وسیله فکری بخریم چون پدر و مادرها حوصله فکر کردن ندارند.

 اگر قرار است بچه ای کاری انجام دهد، بهتر است آن را ببیند تا این که آن را به او بگوییم یعنی آموزش غیرمستقیم جواب می دهد. بنابراین الزاماً به او مستقیماً نگویید یا به او به طور مستقیم چیزی را برای یادگیری دائماً نشان ندهید. شما باید کارهایی انجام دهید و در اثر تکرار آن، فرزندتان یاد بگیرد که آنها جزو زندگی است، ما هیچ وقت به طور دائم به بچه نمی گوییم گرسنه ای پس غذا بخور بلکه او از شما با نگاه کردن یاد می گیرد هر وقت گرسنه می شود باید غذا بخورد و طریقه خوردن آن را از شما می آموزد و البته بخشی هم به صورت غریزی است. این متخصص تعلیم و تربیت در ادامه بیان کرد: هر کاری را می خواهید بچه ها انجام دهند جلوی آنها آن کار را انجام دهید. این توصیه حضرت رسول (ص) است و آن کاری را که شما انجام می دهید فرزندانتان را از آن نهی نکنید، چون آن را دیده اند و شما نمی توانید بگویید تو آن را انجام نده ولی من انجام دهم، ایرادی ندارد، این قضیه هم همین طور است.

پدر و مادر یا معلم و یا هر آن که وظیفه مربیگری فرزند را به عهده دارد در وهله اول باید درست فکر کند و سپس نیازها را بررسی کرده و بعد ابزارش را شناسایی کند. اگر بچه های ما از کودکی کتاب بخوانند چه اتفاقی می افتد؟ کتاب چه ویژگی ای دارد که جایگزینی ندارد؟ کودک وقتی از طریق والدینش کتاب می خواند در حقیقت صدای آنها را می شنود پس چه فرقی می کند که کتاب باشد یا نقل قول؟ صدای مادربزرگش باشد یا دیدن کارتون تلویزیون که خود آن هم داستان دارد. پس از روی کتاب قصه خواندن ویژگی مهمی دارد و آن این است که کودک احساس می کند که شیرینی خوشمزه ای که از قصه ها به او می دهیم در کتاب هست. یعنی کتاب را در کودکی تجربه کرده است و قصه های قشنگ در کتاب هایی است که مادر برایش می خوانده، پس او هم به سمت کتاب می رود. از طرفی ویژگی دیگر کتاب این است که چون تصویر متحرک دائمی به کودک نمی دهد ذهنش را به دنیای خیالی می برد و می تواند آن را پرواز دهد و تخیلاتش را کامل کند.

 اتفاق دیگری که برای کودک می افتد این است که کتاب برای کودک سکون و آرامش می آورد. هر چیز دیگر امکان دارد ذهن کودک را ببندد و آن را در خود فرو برد، وقتی او کارتون می بیند حداکثر این است که خودش را در همان فضایی می بیند که تصویرش در تلویزیون است، یعنی هم قصه را می شنود و هم تصویر آن را می بیند اما در کتاب ذهن بچه آزاد است و حتی اگر یک تصویر که همان نقاشی کتاب است را هم ببیند، آنقدر در ذهن کودک حرکت می کند تا کودک خود جزو آن تصاویر می شود و سپس چیزهای دیگر قصه را به آن اضافه می کند و بعد در ذهنش تصویر می سازد. بنابراین مهمترین ویژگی کتاب خواندن کودک این است که او را هدایت به منبع ارزشمندی به نام کتاب می کند که از دید بچه یک منبع خوشمزه و لذیذ محسوب می شود حالاچرا بچه های ما کتابخوان نمی شوند؟ چون دیگر حوصله پدر و مادر بودن را ندارند؟ و آن یعنی چه؟ یعنی شما حوصله داشته باشید و در کنار فرزندتان برای او قصه بخوانید و با او بازی کنید، چرا تلویزیون، رایانه، سی دی و حتی نرم افزارها برای پدر و مادرها چیز خوبی است؟ چون بچه را آنقدر سرگرم می کند که نیاز به پدر و مادر ندارد، غافل از اینکه چه امکاناتی از او حذف می شود.

 یکی از امتیازاتی که کودک می تواند از کنار شنیدن قصه کسب کند همان رابطه عاطفی و هم زبانی با والدین است که متاسفانه آن را با رایانه و… پوشش می دهند برای همین وقتی فرزندان مان بزرگ می شوند ما تازه احساس می کنیم چقدر از آنها فاصله داریم،  پدر و مادرها این کار را نکردند و اگر هم قصه ای خواندند به صورت نمایشی بوده و بچه ها این را خوب می فهمند چون کودکان آینه های تر و تمیز و موجودات بسیار بکری هستند. آنها باطن آدم ها را به دلیل تمیزی باطن خودشان به خوبی دریافت می کنند، فقط ترجمه کلامی ندارند، بنابراین ما نمی توانیم سر بچه ها را کلاه بگذاریم، پس وقتی برای آنها از لحاظ عاطفی و احساسی نمایش بازی می کنیم بچه ها دست ما را می خوانند و ما را باور نمی کنند، پس با ما هم زبانی نمی کنند.

 در مدرسه نوآوری زیادی در مسیر جذب بچه ها نمی بینیم. معلم ها فکر می کنند انگار حراجی کتاب است و در رقابتی قرار می گیرند که اصلاً به درد بچه ها نمی خورد، ما نمی خواهیم تعداد کتاب هایی که بچه در روز می خواند را زیاد کنیم در حالی که هیچ نگرشی در او برای کتاب خواندن ایجاد نکردیم. رطب خورده منع رطب کی کند؟ وقتی معلم خودش اهل کتاب خواندن نیست، چطور می تواند به دانش آموز توصیه کند کتاب بخواند . چنددرصدمان اهل کتاب خواندن هستیم؟ در ساعات کتاب خواندن هیچ خلاقیتی وجود ندارد، حتی روح خواندن کتاب حاکم بر کتابخانه نیست، درست این است که معلم در ساعات مطالعه خود نیز کتاب بخواند تا دانش آموز هم در آرامش کتاب بخواند و این مسئله درونی شود.

 سیدوحید نوربخش موسس مدارس غیرانتفاعی و کارشناس تعلیم و تربیت در ادامه این بحث افزود: ما در آموزش و پرورش با دو تئوری مواجهیم; اول اینکه چه کار کنیم که دانش آموز یا فرزندمان آن عکس العملی را که ما می خواهیم نشان دهند و دیگر اینکه ما اگر بخواهیم تغییری در او انجام دهیم آیا اول تغییر را در خودمان ایجاد کنیم یا در فرزندمان؟ اگر با نگرش دوم به کتاب خواندن نگاه کنیم همه کتابخوان می شوند، اما وقتی ما خود این کار را نمی کنیم و بعد برای دانش آموز برنامه ریزی می کنیم قطعاً آنها هم مثل خود ما کتابخوان نمی شوند. پس اول اگر سرانه کتابخوانی ما بالارود آنگاه این مسئله در ما شکل می گیرد و آنها هم کتابخوان می شوند وگرنه بقیه کارها همه شعارند. من مطمئن هستم که مسئولان فرهنگی ما لای کتاب را غیر از آن جزوه ها و آنچه برنامه کاریشان هست، باز نمی کنند. ما تا خودمان را درست نکنیم این قضیه درست نمی شود.

سینا خجسته کارشناس آموزش زبان دوم درباره علاقه کودکان به کتاب گفت: هر رفتاری که کودک یا حتی بزرگسالان دارند سه ریشه استراتژیک دارد: ژنتیک و وراثت، تربیت و محیط که همه از دوره جنینی آغاز می شود. وی ادامه داد: کودک از چیزهایی لذت می برد که به او نشاط و هیجان می دهد و در نتیجه کنجکاوی کودک را ارضا می کند ضمن اینکه کودک در رفتارهایش بسیار از بزرگترها بویژه پدر و مادر، معلم و حتی مربی مهدکودک و تمام کسانی که به نوعی با او درارتباطند تاثیر می پذیرد. آیا واقعاً در ژنتیک یک کودک ایرانی مطالعه به عنوان یک لذت و فعالیتی که جزو بخش اصلی زندگی اوست وجود دارد؟ واقعاً جواب آن منفی است.

 هر رفتار و هر علاقه ای در هر شخصی نمی تواند از ژنتیک، وراثت و تربیت و محیط جدا باشد. چند درصد از مادران باردار با علاقه و تمرکز کتاب می خوانند؟ چند درصدشان به محیط های آموزشی و کتابخانه ها رفت و آمد دارند؟ بعد از اینکه کودک به دنیا می آید هم همین طور است،  نوربخش همچنین متذکر شد: اکثر خانواده ها برای کودک وقت ندارند لذا کودک بیشتر اوقاتش را در مهد و یا نزد پرستار می گذراند لذا باید آنها را نیز بررسی کرد که از کتاب خواندن چقدر لذت می برند؟ به نظر من زیر ۱۰ درصد است و در محیط خانواده چند درصد از کودکان می بینند که پدر و مادر کتاب می خوانند، چند درصد از فرزندانمان به نمایشگاه های کتاب و کتابفروشی می روند،  پس تحقیقاً در رابطه با کتاب و کتابخوانی فقری در وراثت، تعیین ژنتیک، تربیت کودکان و محیط وجود دارد.

این فقر با جشنواره کتاب و کتابخوانی و تشویق از بین نمی رود، اینها به دلیل اینکه اصالت تربیتی ندارند، تاثیرات زودگذری می گذارند و همین اتفاقی است که امروز در بزرگسالان می بینیم. آمار دقیقی هم از کتاب خواندن در ایران وجود ندارد، از یک دقیقه هست تا چند دقیقه، در حقیقت وقتی می گویند سرانه کتابخوانی یک دقیقه است یعنی سرانه کتابی که بچه های ما در دست پدر و مادر می بینند یک دقیقه است یا سرانه فعالیت مراکز آموزشی کودکان که کتاب خواندن جزو فعالیت های اصلی آن محسوب می شود یک دقیقه است، در حقیقت اگر ما به آن بسان یک زمین کشاورزی نگاه کنیم، باید به میزان بذری که کاشته می شود، به کیفیت آن بذر و رسیدگی به آن نیز باید توجه داشته باشیم تا محصولی که به بار می آید، خوب باشد اما ما فقط به محصول توجه می کنیم.

 شما حتی در تبلیغات رسانه هم که نگاه می کنید، می بینید آنقدر که خوراکی ها مثل انواع پفک و چیپس تبلیغ می شود، کتاب تبلیغ نمی شود اگر واقعاً بخواهیم در این زمینه یک کار اساسی انجام دهیم باید بخش دولتی، بخش خصوصی و خانواده ها دست به دست هم دهند و با ایجاد یک محیط مثل شهر بازی برای کودک بستر خوبی فراهم شود، آنقدر که دفترچه حساب پس انداز مسکن جوانان و… برای خانواده ها اهمیت پیدا کرده آن هم به خاطر شرایط سخت اقتصادی، باید کتابخوانی هم اهمیت پیدا کند.

 

منتشرشده در بلاگ
یکشنبه, 10 دی 1396 ساعت 09:03

روانشناسی رنگ ها در کلاس درس

 

 

f41bf091a4e18f2312495cc0e975d9f7_mf41bf091a4e18f2312495cc0e975d9f7_m

بهداشت رواني ، يكي از عوامل موثر در جلوگيري از افسردگي وافزايش انگيزه در مربيان است. برخي تحقيقات علمي نشان داده اند ،‌85% از دلايل افت تحصيل دانش آموزان جنبه هاي عاطفي دارد. همچنين پژوهش هاي مربوط به مغز نشان مي دهند، ميزان ونوع رنگ بر يادگيري موثر است. هررنگي با طول موج مشخصي ، نوع رفتار را در فرد شكل مي دهد. سرگروه رنگ هاي گرم ، رنگ قرمز با بالاترين شدت طول موج رنگ ( 7 هزار آنگستروم ) است كه فرد را به هيجان دعوت مي كند و بنفش در رنگ هاي سرد آنگستروم ، طرف مقابل را به سكون مي خواند . حالا بهتر است در مدارس رنگي بين اين دو گروه انتخاب شود تا دانش آموزان رادر جهت رفتارهاي مناسب هدايت كند. تاثيرات فيزيولوژيك رنگ هاي نامناسب مي تواند موجب گرفتگي عضلاني ، سرعت تنفس ، افزايش ضربان قلب و فشارخون شود وبر فعاليت مغزي تاثير بگذارد. همان طور كه نور ناكافي در محيط سبب خستگي چشم مي شود ، تركيب رنگي نامتجانس محيط مي تواند به كاهش واكنش و اختلال در انجام كار بينجامد. همچنين ، روانشناسي و رنگ آميزي مناسب سبب بهبود پردازش بصري اطلاعات وكاهش فشار رواني مي شود.

« رنگ هاي روشن ، بويژه رنگ هاي گرم ( قرمز ، نارنجي ، زرد ) سبب هوشياري ذهني و افزايش فعاليت هاي خاص بهره ي هوشي مي شود. بنابرين رنگ ها بايد در مدرسه ها بيش تر مورد استفاده قرار گيرد. كلاس به رنگ آبي روشن يا زرد مايل به سبز ، به مراتب اثرات بيش تر از كلاس با ديوارهاي خاكستري دارد.»

ثابت شده كه در شرايط نور مناسب ، حساسيت منفي گرايانه ي زيادي ايجاد نمي شود و دانش آموزان به فضاي نوراني تر تمايل نشان مي دهند. طي       آزمايش هاي علمي،اين نتيجه به دست آمده است كه پسربچه هاي بي قرار و خستگي ناپذير بايد در محل هاي نورپردازي شده با نور ملايم قرار گيرند. در حالي كه درخصوص كودكان بي تجربه و مسئوليت ناپذير بايد از رنگ معكوس استفاده كرد. درنتيجه استفاده ازرنگ مناسب درمحيط هاي آموزشي، بنا به خصوصيات سني ، فرهنگي و اجتماعي براي هر يك از دوره هاي تحصيلي ، از جمله الزاماتي است كه بايد مورد توجه مجريان و مسئولان آموزشي قرار گيرد.

براي هر دوره تحصيلي، استفاده ا زرنگ هاي خاصي پيشنهاد مي شود:

« د ردوره ابتدايي بهتر است سقف ها سفيد و ديوارها به دور از شفافيت باشند. قرمز ، آبي و زرد ؛ رنگ هاي پيشنهادي هستند كه مي توانند به صورت همراه به كار روند و استفاده از رنگ ابي كمرنگ كه مسير سردي را طي مي كند ، براي اين دوره توصيه نمي شود . ولي رنگ آبي با همراهي رنگ زرد و قرمز مناسب است.

در دوره راهنمايي ، رنگ نارنجي كه نشانه ي گرمي و محبت اجتماعي است و رفع خستگي را پيوسته با خود به همراه دارد ، توصيه مي شود. ارغواني ، آبي و سبز ، رنگ هاي اصلي مناسب براي اين دوره ، و به صورت همراه ، مورد پيشنهاد روان شناسان هستند . البته در محيط هاي آموزشي دختران ، ارغواني با زرد قابل تعويض است.

براي دوره متوسطه ، سه رنگ زرد ، سبز و بنفش توصيه مي شوند كه هر كدام كاركردهاي خاص خود را دارند.

تركيب رنگ زرد با ساير رنگ ها ، در زمينه استقلال ، بلوغ ، هويت ، تفكر ، انتخاب شغل و هدف هاي زندگي ، مسير آمادگي و آرام بخشي را در ذهن شخص ايجاد مي كند ، تا جايي كه رنگ زرد ، گاهي به عنوان رنگ   برجسته ي بعد از بلوغ ياد مي شود . رنگ سبز ، به خصوص در دوران تغييرات بلوغ همراه با رنگ آبي ، نوجوانان دختر و پسر را از نظر انرژي جنسي كنترل مي كند . رنگ بنفش نيز در دوره ي تحصيلي متوسطه كه در دو راهي فردي و اجتماعي ، روحانيت و ماديت ، اخذ تصميمات قاطعانه و انتخاب رشته تحصيلي و شغل دائم مطرح است، بهترين فضا را براي فرد آماده مي كند. هريك از رنگ ها از نظر روان شناسي ، داراي كاركردهاي مشخص هستند ، ولي برخي از آن ها ا ز لحاظ مسائل تربيتي و آ موزشي حائز اهميت هستند. يكي ا زاين رنگ ها رنگ زرد است. « رنگ زرد نوعي حالت تحريك كننده ي ذهني و هوشي دارد كه شديدا” موجب تقويت فكر انسان مي شود . صاحب نظران و روان شناسان رنگ ها ، معتقدند ، رنگ زردي كه به مقدار كمي آبي داشته باشد ( مايل به سبز ) ، آن قسمت از مغز را كه حالت جهش فكري دارد، تحريك مي كند و باعث افزايش حضور ذهن در افراد مي شود. »

در كنار نقش رنگ د رمحيط هاي آ موزشي ، مي توان به يادگيري از طريق هنرهاي بصري و علمي اشاره كرد كه موجب ارتباطات قوي تري و تازه تري در مغز يادگيرنده مي شود. موسيقي ، نقاشي و ساير هنرها در مكان هاي آموزش و پرورش ، بر ياد گيرنده مي شود. استفاده از رنگ هاي پيانويي و گوش نواز ، به جاي رنگ هاي قديمي كه اكثرا باعث تشنج اعصاب مي شوند، بسيار موثر خواهد بود. پخش موسيقي ملايم در طول زنگ تفريح ، موجب تمركز و آرامش دانش آموزان مي شود و آن ها را از نظر ذهني براي ساعت جديد درسي آماده مي كند . همچنين ، قراردادن گلدان هاي گل در راهروها و حتي كلاس ها ، باعث انبساط خاطر ، شادابي و نشاط آن ها مي شود و محيط درس و كلاس را براي يادگيري هر چه بيش تر خوشايندتر مي سازد. به اين ترتيب ، آنان براي حضور در مدرسه و رغبت به فراگيري مطالب درسي، تشويق مي شوند.

به اين لحاظ ، توجه به رنگ به عنوان ابزاري در خدمت تعليم و تربيت كودكان ، امري الزامي است. مدرسه ها و محيط هاي پرورشي را مي توان مكان هاي بسيار مناسبي براي از رنگ ها در جهت پيشبرد هدف هاي آموزش وپرورش به شمار آيد.

برگرفته از مجله رشد آموزش  هنر8

 

تخته ی سیاه ،گچ ، نیمکت و زمین بازی ، همه ی آن چیزهایی نیستند که از مدرسه انتظار داریم . توجه به فضاهای رنگی و فیزیکی مدرسه ها ، چند صباحی است که توجه نظام آموزشی را به خود جلب کرده است .

از سوی دیگر روانشناسان معتقدند ، ایجاد فضای شاد ، همراه با به کار گیری رنگ های مناسب در کلاس ها ، در یادگیری دانش آموزان مؤثر است و انرژی آن ها را دو چندان می کند .

دکتر مسعود غفاری ، روان شناس ، با اشاره به این که رنگ همچون موسیقی در ایجاد هیجانات ریتمی مثبت و منفی مؤثر است و به تبع آن ، گونه های معینی از رفتار را شکل می دهد و تأکید می کند :

« همان طور که هیجانات ناشی از موسیقی ، رفتارهای ریتمینک به فرد می دهد ، شدت طول موج رنگ نیز می تواند ، هیجانات و رفتارهای خاصی را به وجود آورد . استفاده از رنگ ها در کلاس های درس ، بستگی به آن دارد که چه هدف رفتاری را برای دانش آموز دنبال می کنیم . در نتیجه ، امروز دیگر نمی توان پذیرفت که نقش نور و رنگ ، فقط تأمین روشنایی و به وجود آوردن محیطی خوشایند است .

رنگ اشیاء مکان ها با نماها ، تنها یک ویژگی فیزیکی نیست ، بلکه احساساتی را بر می انگیزد که از کیفیات معین نور حاصل می شود . چشم رنگ ها را می بیند و مغز آنها را تعبیر و تفسیر می کند» .

دکتر غلامرضا حاج حسینی نژاد ، استاد دانشگاه و متخصص تکنولوژی آموزشی ، در توضیح چنین ارتباطی می گوید :

« در طراحی محیط متأسفانه ، بعضی عوامل از حیث رنگ و نور نادیده گرفته می شوند ، عواملی که واکنش های انسان را تحت تأثیر قرار می دهند و موجب به وجود آمدن واکنش های ناسازگارانه ای نظیر عصبی مزاج بودن ، انواع سردردها ، فقدان تمرکز ، ناکارآمدن ، بدخلقی ها ، اختلالات دیداری ، اضطراب و فشار روانی در انسان ها می شوند . »

به نظر می رسد ، طراحی و رنگ آمیزی محیط های آموزشی به خصوص در دوره های تحصیلی ، از اهمیت خاصی برخوردار است ، ولی بنا به تحقیقاتی که در این زمینه ، آنچه تا کنون در این راستا انجام شده و هر نوع اقدامی که از سوی مجریان و طراحان آموزشی در جهت استفاده از رنگ های مطلوب و مناسب در کلاس های درسی صورت گرفته ، هدف های مورد نظر را محقق نکرده اند .

دکتر حسینی نژاد ، بر اساس نتایج یک تحقیق علمی از وضعیت رنگ و نور کلاس ها وراهروهای مدرسه ها خبر می دهد :

« نور گیری راهروی مشترک جلو کلاس ها در 6/38 درصد موارد طبیعی و در 4/61 درصد موارد مصنوعی است . رنگ دیوار راهروها در 7/31 درصد مواد خاکستری است .با توجه به این که تعداد زیادی از راهروها از نور طبیعی محروم هستند و در 54 درصد موارد ، قبلیت انعکاس نور رنگ ها ( خاستری و کرم ) کم است ، وضعیت رنگ یوارهای راهروها در 80 رصد موارد ، متوسط یا بد است ، در نتیجه ، فضاهای مذکور چندان دلپذیر نیستند . همچنین رنگ تخته سیاه و در بقیه موارد از رنگ دیوارها چندان متفاوت نیست . توجه به عوامل جانبی واصلی هر دو در کنار هم می توانند ، محیطی مناسب برای بارور کردن استعدادهای دانش آموزان ایجاد کنند » .

بهداشت روانی ، یکی از عوامل مؤثر در جلوگیری از افسردگی و افزایش انگیزه در مربیان است . برخی تحقیقات علمی نشان داده اند 85 درصد از دلایل افت تحصیلی دارای جنبه های عاطفی هستند همچنین پژوهش های مربوط به مغز نشان می دهند که میزان و نوع رنگ بر یادگیری مؤثر است . دکتر غفاری ، نوع رنگ و هیجانات ناشی از آن را به هم مرتبط می داند و می گوید :

« هر رنگی با طول موج مشخصی ، نوعی رفتار را در فرد شکل می دهد . سرگروه رنگ های گرم ، رنگ قرمز با بالاترین شدت طول موج رنگ ( 7 هزار آنگسروم ) است که فرد را به هیجان دعوت می کند و بنفش در رنگ های سرد با 3500 آنگستروم ، طرف مقابل را به سکون می خواند . حالا بهتر است در مدرسه ها رنگی بین این دو گروه انتخاب شود تا دانش آموزان را در جهت رفتارهای مناسب هدایت کند » .

به نظر می رسد که یکی از این رنگ ها سبز صنعتی است . طبق نتایج تحقیقات صورت گرفته ، تأثیرات فیزیولوژیک رنگ های نامناسب می تواند موجب گرفتگی عضلانی ، سرعت تنفس ، افزایش ضربان قلب و فشار خون شود و بر فعالیت مغزی تأثیر بگذارد و همان طور که نور ناکافی در محیط سبب خستگی چشم می شود ، ترکیب رنگی نامتجانس محیط می تواند به کاهش واکنش و اختلال در انجام کار بینجامد . همچنین روشنایی و رنگ آمیزی مناسب سبب بهبود پردازش بصری اطلاعات و کاهش فشار روانی می شود .

بهرام صالح صدیق پور محقق و پژوهشگر در زمینه ی انتخاب رنگ مناسب برای فضای آموزشی ، بر اهمیت نقش رنگ در تعلیم و تربیت تأکید می کند و در خصوص تأثیرات روان شناختی رنگ ها بر دانش آموزان می گوید :

» رنگ های روشن بویژه رنگ های گرم ( قرمز و نارنجی و زرد ) سبب هوشیاری ذهنی و افزایش فعالیت های خاص بهره ی هوشی می شود . بنابراین رنگ باید در مدرسه ها بیشتر مورد استفاده قرار گیرند . کلاس به رنگ آبی روشن یا زرد مایل به سبز ، به مراتب اثرات بیشتری از کلاس با دیوارهای خاکستری دارد و کتاب با رنگ های واقعی بهتر از کتاب با تصویرهای سیاه وسفید است »

این روانشناس ، همچنین به عکس العمل های فردی به نور روشن ویژه اشاره می کند و معتقد است : « ثابت شده است که در شرایط نور مناسب ، حساسیت منفی گرایانه ی زیادی ایجاد نمی شود و دانش آموزان به فضای نورانی تر تمایل نشان می دهند » .

طی آزمایشهای علمی ، این نتیجه به دست آمده که پسر بچه های بی قرار و خستگی ناپذیر باید در محل های با نور پردازی شده با نور ملایم قرار گیرند و در حالی که در خصوص کودکان بی تجربه و مسئولیت ناپذیر باید از رنگ معکوس استفاده کرد . در نتیجه ، استفاده از رنگ مناسب در محیط های آموزشی بنا به خصوصیات سنی ، فرهنگی و اجتماعی برای هریک از دوره های تحصیلی از جمله الزاماتی است که باید مورد توجه مجریان و مسئولان آموزشی قرار گیرد دکتر حاج حسینی نژاد بر اساس تقسیم بندی رنگ ها برای هر دوره ی تحصیلی ، استفاده از رنگ های خاصی را پیشنهاد می کند :

« در دوره ی ابتدایی بهتر است سقف ها سفید و دیوارها به دور از شفافیت باشند . قرمز آبی و زرد ، رنگ های اصلی پیشنهادی هستند که می توانند به صورت همراه به کار روند و استفاده از رنگ آبی کمرنگ که مسیر سردی را طی می کند برای این دوره توصیه نمی شود . ولی رنگ آبی با همراهی رنگ زرد و قرمز مناسب است .

در دوره راهنمایی ، رنگ نارنجی که نشانه ی گرمی و محبت اجتماعی است و رفع خستگی را پیوسته با خود به همراه دارد ، توصیه می شود ، ارغوانی ، آبی و سبز ، رنگ های اصلی مناسب برای فضای آموزشگاه ها ، جایگاه دانش آموزان در کلاس های درس ، نوع رنگ آمیزی کلاس ها و …. در نشاط علمی دانش آموز تأثیر گذار است .

این دوره و به صورت همراه مورد پیشنهاد روان شناسان هستند . البته در محیط های آموزشی دختران ، ارغوانی با زرد قابل تعویض است .

برای دوره ی متوسطه ، سه رنگ زرد ، سبز و بنفش توصیه می شوند که هر کدام کارکردهای خاص خود را دارند .

ترکیب رنگ زرد با سایر رنگ ها ، در زمینه ی پدیده های استقلال بلوغ ، هویت ، تفکر ، انتخاب شغل و هدف های زندگی مسیر آمادگی و آرام بخشی را در ذهن شخص ایجاد می کند ، تا جایی که از رنگ برجسته ی بعد از بلوغ یاد می شود . رنگ سبز ، به خصوص در دوران تغییرات بلوغ همراه با رنگ آبی ، نوجوانان دختر و پسر را از نظر انرژی جنسی کنترل می کند .رنگ بنفش نیز در دوره ی تحصیلی متوسطه که در آن دو راهی فردی و اجتماعی ، روحانیت و مادیت ، اخذ تصمیمات قاطعانه و انتخاب رشته ی تحصیلی و شغل دائم مطرح است، بهترین فضا را برای فرد آماده می کند » ..

هر یک از رنگ ها از نظر روانشناسی ، دارای کارکردهای مشخص هستند ، ولی برخی از آنها از لحاظ مسائل تربیتی و آموزشی حائز اهمیت هستند .

یکی از آنها رنگ زرد است . صدیق پور در مورد خصوصیات رنگ زرد می گوید : « این رنگ برخلاف انتظار ، از لحاظ مسائل تربیتی بسیار مهم و استفاده از آن در مکان های آموزشی و پرورشی مناسب و مفید است . رنگ زرد نوعی حالت تحریک کننده ی ذهنی و هوشی دارد که شدیداً موجب تقویت فکر انسان می شود . صاحب نظران و روان شناسان رنگ ها ، معتقدند رنگ زردی که به مقدار کمی آبی داشته باشد ( مایل به سبز) آن قسمت از مغز را که حالت جهش فکری دارد ، تحریک می کند و باعث افزایش حضور ذهن در افراد می شود .

در حال حاضر ، در اغلب مدرسه ها ، برای دیوارهای قسمت های متفاوت از یک رنگ استفاده می شود . این در حالی است که دکتر حاج حسینی نژاد به اهمیت متفاوت بودن رنگ هر یک از دیوارها در کلاس درس اشاره می کند :

« تفاوت رنگ دیوارهای پشت و جانبی سودمند و مفید است . در این صورت ، وقتی دانش آموزان سرشان را از روی میز تحریر بلند و به جلو نگاه می کنند ، خستگی چشم هایش برطرف می شود و احساس آرامش می کنند . »

دکتر غفاری نیز بر متفاوت بودن رنگ کلاس ها با دیگر قسمت های مدرسه تأکید می کند و معتقد است :

« رنگ محیط آمفی تئاتر ، کتابخانه ، سالن غذاخوری ، سالن ورزش و … باید با رنگ کلاس ها متفاوت باشد . بهتر است در انتخاب رنگ برای قسمت های مذکور از رنگ هایی استفاده شود که طول موج بالایی دارند . برای مثال ، برای کتابخانه ها می توان از زرد کمرنگ یا سبز روشن که آرامش و تمرکز را افزایش می دهند ، استفاده کرد . حتی رنگ اتاق ها باید یکی دو درجه نسبت به دیوارها ، تیره تر باشد » .

وی در ادامه به اهمیت رنگ مانتوی مدرسه های دخترانه اشاره می کند و می گوید :

« مانتوهایی که رنگ متمایل به تیره ، مثل سبز یشمی دارند ، مناسب ترند . چون این گونه رنگ ها طول موج متوسطی دارند ، آسیب زا نیستند . مانتو با رنگ طول موج بالا ، در بلند مدت خسته کننده و به رنگی با طول موج پائین و رخوت آور تبدیل می شود . پس رنگ هایی با طول موج متوسط مناسب تر به نظر می آیند » .

در کشورهای خارجی نیز ، روان شناسان در زمینه ی تأثیر رنگ در محیط آموزشی تحقیقاتی کرده اند . « در مؤسسه ی روان شناسی رنگ ها » در آمریکا پزیتس فرایلینگ ، هزار کودک از نقاط گوناگون جهان را آزمود . یافته هایشان نشان می دهد برای هر یک از گروه های متفاوت سنی در محیط مدرسه ، رنگ های خاصی مناسب هستند . به عبارت دیگر ، هر گروه سنی رنگ خاصی مناسب هستند . به عبارت دیگر ، هر گروه سنی رنگ خاصی را ترجیح می دهد . فرایلینگ گروه های سنی 5 تا 14 سال را مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که گروه سنی 9 تا 10 ساله ، رنگ های خاکستری ، قهوه ای تیره ، سیاه ، سبز روشن و آبی را دوست ندارند و رنگ های قرمز – نارنجی و سبز – آبی را ترجیح می دهند . گروه سنی 11 تا 12 ساله از رنگ های برفام ( سیاه و سفید و خاکستری ) زیتونی و بنفش بدشان می آید . ترجیح رنگ گروه سنی 13 تا 14 ساله ، آبی و نارنجی است .

در کنار نقش رنگ در محیط های آموزشی ، می توان به یادگیری از طریق هنرهای بصری و عملی اشاره کرد که موجب ارتباطات قوی تر و تازه تری در مغز یادگیرنده می شود . موسیقی ، نقاشی و سایر هنرها در مکان های آموزش و پرورش بر یادگیری اثر می گذارد . استفاده از رنگ های پیانویی و گوش نواز ، به جای رنگ های قدیمی که اکثراً باعث تشنج اعصاب می شوند ، بسیار مؤثر خواهد بود . پخش موسیقی ملایم در طول زنگ های تفریح ، موجب تمرکز و آرامش دانش آموزان می شود و آنها را از نظر ذهنی برای ساعت جدید درسی آماده می کند . همچنین قرار دادن گلدان های گل در راهروها و حتی کلاس ها ، باعث انبساط خاطر ، شادابی و نشاط آنها می شود و محیط درس و کلاس را برای یادگیری هر چه بیش تر خوشایندتر می سازد و به این ترتیب ، انان برای حضور در مدرسه و رغبت به فراگیری مطالب درسی ، تشویق می شوند .

منتشرشده در بلاگ

7ced67c0d648122bcae10129de981341_xl


How to Promote Creative Thinking

برگردان:

اعظم صالحی مقدم

ویراستار:

گروه ویراستاران کتابک

 بیش تر وقت ها، خلاقیت شگفت انگیزی در نقاشی های کودکان، بازی های نمایشی و زبان اختراعی آن ها می بینیم. کودکان، تخلیلشان را در سخن گفتن خود به نمایش می گذارند. ما به عنوان آموزشگران آن ها نقش مهمی در تقویت توانایی شان در هنر، ارائه ی نمایش و پاسخ های خلاق آن ها به مشکلات داریم.
بیش تر وقت ها، اولویت های ما سالم و ایمن نگه داشتن کودکان، آموزش مهارت های علمی همچون شناخت رنگ و فرم، آموزش رفتارهای اجتماعی، مهارت های ریاضی و خواندن و نوشتن، هستند. ما با اختصاص همه ی وقت خود به این حوزه ها، فرصت کم تری برای تفکر درباره ی اهمیت پرداختن به توانایی های خلاقانه کودکان داریم، در حالی که نیروی خلاقیت، علاقه ی کودکان را به آموختن افزایش می دهد و پیشرفت ذهنی آن ها را تقویت می کند.

خلاقیت چیست؟

اگر از پنج آموزشگر بخواهید که خلاقیت را تعریف کنند، احتمالا پنج پاسخ گوناگون خواهید گرفت:
یک تعریف خلاقیت، بر فرآیند تفکر واگرا متمرکز است، که شامل موارد زیر است:

  • کنار گذاشتن ایده های کهنه
  • ایجاد ارتباط های تازه
  • گسترش مرزهای دانش
  • پرداختن به ایده های جالب

وقتی به پرورش تفکر واگرا می پردازیم، به ایجاد انگیزه و علاقه در کودکان برای یادگیری عمیق تر کمک می کنیم. تشویق کودکان به ارائه ی ایده های نو، توانایی های تفکر خلاق را در آن ها پرورش می دهد. هنگامی که کودکان یاد می گیرند با نادانسته های شان برخورد درستی داشته باشند، در حال پرورش توانایی تفکر پیچیده ی خود هستند. کودکان نیاز به کمک دارند تا یاد بگیرند که هر چیزی تنها امکان موجود نیست، ولی پذیرفتنی است، تا بتوانند ایده ها و نظرهای مخالف و ناهمساز را به طور هم زمان در ذهن شان داشته باشند. به آن ها اجازه بدهید با ایده هایی که ممکن است نادانسته یا غیر منطقی باشند، بازی کنند.
شما می توانید به کودکان کمک کنید که بفهمند:

  • بعضی احساسات شان، همچون احساسات دیگر مردم هستند و برخی متفاوت با آن ها.
  • یک دوست ممکن است بخواهد با شما بازی مشابهی بکند ولی همیشه این طور نیست.
  • شما می توانید بعضی کارها را حالا و بعضی را بعد انجام دهید .
  • یک ایده ممکن است در یک موقعیت خوب باشد و در موقعیت دیگر بد.(آواز خواندن تفریح است، ولی نه در زمان استراحت مردم.)

پیامدها و گزینه های گوناگونی برای فعالیت ها وجود دارند. این گونه تفکر، توانایی های استدلالی را برجسته می کند و راه حل های خلاقانه ی کودکان را برای مخالفت و مقابله بر می انگیزاند.

یاد دادن خلاقانه
برای ارتقای خلاقیت کودکان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

  • یک روش مهم برای این که کودکان به ارزش خود پی ببرند، ارتباط متقابل با شماست.
  • در ارائه ی توصیف های مثبت از  ایده ها و کارهای کودکان، دست و دلباز باشید.
  • بر هر کودک و رقابت او با هدف پرورش فردیت و اعتماد و خلاقیت او تمرکز کنید.
  • نشست های گروهی برای ارائه ی ایده های کودکان به ویژه در حوزه های حل مسئله برگزار کنید.

پرسش های باز
پرسش های باز یا سقراطی، روشی مناسب برای جاری ساختن جوهر خلاقیت در  کودکان است. این پرسش¬ها به آن ها کمک می کنند تا از زمان و مکان فاصله بگیرند. گزینه ها، مقایسه ها، ایده های نو، ساختار بندی و پاسخ های بی همتا به این پرسش ها، همه، اجزای مهم در تفکر خلاق هستند.
در این بخش چند پرسش باز برای الهام بخشیدن به خلاقیت کودکان ارائه شده است:

  • اگر همیشه شنبه ها باران ببارد، چه اتفاقی می افتد؟
  • چه می شد اگر خودرو ها هیچ وقت کهنه نمی شدند؟
  • اگر یک موش ببینید که در حیاط خلوت، گل های مورد علاقه ی مادرتان را می جود، چه کار می کنید؟
  • چرا ما با موهای مرتب و شانه شده از خواب بیدار نمی شویم؟
  • چه اتفاقی می افتد اگر یک گاو، یک زنبور و یک شبدر با هم یک جا باشند؟
  • چه می شد اگر گربه ها پارس می کردند؟
  • اگر همه ی کفش های دنیا یک اندازه بودند، چه می شد؟

پرسش هایی را به یاد بیاورید که ممکن است برای یک کودک سخت باشد و تجربه ی مرتبط اندکی در زمینه ی آن داشته باشد. برای نمونه، در دنیای واقعی، بعضی از کودکان شهری هرگز گاو و شبدر ندیده اند.
مطمئن شوید که پرسش های تان با دانش تجربی کنونی کودکان همخوانی دارند. اگر امکان دارد، آن ها را به یک کشتزار ببرید، به آن ها فیلمی نشان بدهید یا کارشناسانی را دعوت کنید که برای افزایش زمینه ی تجربی کودکان از مکان های مختلف به کلاس آن ها بیایند.
اگر روش های برانگیختن خلاقیت کودکان را در برنامه های آموزشی آن ها بگنجانید جالب خواهد بود. وقتی کودکان درگیر هنر، بازی خلاقانه، یا موسیقی و فعالیت های حرکتی می شوند، تفکر سنجیده و برنامه ریزی، می تواند به آن ها کمک کند که در توانایی های تفکر خلاق تواناتر شوند.

دستیابی به درک عمیق تر از راه هنر
نقاشی انگشتی و با سه پایه و در حال گوش دادن به قطعه ای موسیقی کلاسیک، طراحی، کار با سفال، کار چاپ، بازی با نشاسته با انگشتان، تنها نمونه های اندکی از فعالیت های هنری هستند که خلاقیت را تقویت می کنند و هم اکنون در بسیاری کلاس های کودکان به آن ها می پردازند. مشاهده ی دقیق، کشف های خلاق را آشکار می کند. برای نمونه یک آموزشگر ممکن است یک قلم موی بزرگ نقاشی و یک فنجان رنگ آبی را به یک کودک پیش دبستانی بدهد. او ممکن است به هر قطعه ی آبی که روی کاغذش هست توجه کند. امکان دارد در یک شادی رویایی، قلم مویش را به رنگ آبی روی کاغذش آغشته کند و با چشمان شگفت زده، نوار اولیه ی آبی را که در رنگ غرق می شود، نگاه کند و قطره های بزرگی را که از رنگ آبی که آرام از کاغذ پایین می خزد، دنبال می کند، او از خلق سایه ی آبی  بیش تر حیرت می کند.
در این مشاهده، آموزشگر می تواند کشف کودکان را هنگامی که لایه های بیش تر، تغییرات  تراکم رنگ و مقدار بیش تری شره (ریزش) رنگ ایجاد می کنند، تحسین کند. حساسیت شما به قدرت کشف کودکان، اشتیاق آن ها را برمی انگیزد و زمینه های خلاقیت را فراهم می کند.

 

حرکت های جادویی
بعضی کودکان نیاز دارند بیش تر به حرکت های شوق انگیز بپردازند. این کودکان بهتر است به تحرک و رقص تشویق شوند. در صورت امکان، کودکان را به دو گروه بخش کنید، یک گروه با دست زدن یا سازهای موسیقی ریتمیک، موسیقی بنوازند یا پاهای شان را بر زمین بکوبند. از گروه دوم بخواهید با دقت به ریتم های گروه دیگر گوش بدهند و با موسیقی و شیوه های خلاقانه برقصند.
در این فعالیت کودکان یاد می گیرند که موضوع ها را با استفاده از بدن های شان در فضا  نمایش بدهند. آن ها عاشق این هستند که سعی کنند مثل یک خرگوش بجهند. کودکان بزرگ تر ممکن است از حرکت کردن مانند لاک پشت یا یک اژدهای پرنده یا فیل لذت ببرند. از آن ها بپرسید چگونه از بدن شان برای نشان دادن احساسات خود، همچون هیجان، لذت و خشم بهره می گیرند.
تفکر خلاق در بسیاری از بازی های گروهی گنجانده شده است، مثل بازی “مار بزرگ”. در این بازی، کودکان روی شکم های شان می خوابند و قوزک پای نفر جلویی را می گیرند تا شکل یک مار دو نفره را ایجاد کنند. مار روی شکمش می خزد و بازی پیش می رود تا یک مار چهار نفره ساخته شود و همین طور ادامه پیدا می کند. کودکان ناچارند ادای مار در حال خزیدن ر ادر بیاورند که چگونه روی یک کوه می خزد یا بدون این که هیچ قسمتش جدا بشود، به پشت بر می گردد.

بازی های “تنها تصور کن”
بازی های “تصور کن” به کودکان اجازه می دهند که با تخیل خود به پرواز در بیایند. ضرورت این بازی ها، بازیابی اطلاعات از حافظه است تا ایده ها را با هم بسنجند و ارتباط هایی میان بخش های  اطلاعاتی جداگانه بر قرار کنند.
در زمان استراحت، باید به کودکان اجازه بدهید که سناریوهای مختلف خیالی را به تصویر بکشند، همچون پرنده ای که میان سقف ها راه می رود به دنبال چیست؟ چگونه کودکان در رختخواب خودشان از بالاترین نقطه ی سقف به پرواز در می آیند؟ همچنین می توانید از کودکان بخواهید که ادا در بیاورند: به آن ها بگویید شما می توانید جانوری باشید که دوست دارید. چه جانوری را انتخاب می کنید؟ چه کارهایی به جای آن جانور در طول روز انجام می دهید؟
برخی از بازی های خلاق به کودکان کمک می کنند که بیش تر در باره ی خودشان یاد بگیرند و اولویت ها و واکنش های خودشان را تشخیص دهند. در این بازی می توانید بپرسید:
فرض کنید به شما سه شیء داده شده (سه شیء را نام ببرید). اگر قرار باشد یکی را برگردانید، کدام یکی از آن ها را پس می دهید؟ چرا؟ با آن دو تای دیگر چه کار می خواهید انجام بدهید؟ آیا می توانید از آن ها با هم استفاده کنید؟ چرا؟
بازی “کاربردها” توانایی های کودکان را در جادوی کاربردهای غیرعادی و غیرمعمول برای اشیایی مثل قوطی کنسرو، گیر ه ی کاغذ یا مقوای نازک، رول دستمال کاغذی و… کشف می کند.
هنگامی که آموزشگر، چند کراوات به یک گروه کودک شش ساله می دهد، آن ها از کراوات ها به عنوان کمربند صندلی در مسافرت هوایی استفاده می کنند. همچنین وانمود می کنند که کراوات ها مار هستند و روی زمین می خزند. به کودکان این فرصت را بدهید که بر پایه ی نمایش های خیالی شان تا پایان  پیش بروند  و سپس زیر چشمی از جادوی خلاقانه آن ها لذت ببرید.

پیک نیک داخلی
با کودکان برای خلق یک سناریوی خیالی داخل خانه، برنامه ریزی کنید که حال و هوای همه را در یک روز تیره ی زمستانی عوض کند. برای نمونه، تلاش کنید یک پیک نیک تابستانی در کلاس اجرا کنید. یک ملافه ی بزرگ پهن کنید. چند صدف و حتی چند مشت شن را داخل لوله های پلاستیکی با آب کم بریزید. با کودکان همکاری کنید تا ساندویچ های مختلف و تکه های میوه آماده کنند. از والدین شان بخواهید که چند دست لباس تابستانی برای شان بفرستند. کودکان پیش دبستانی حتی می توانند مایو بپوشند و حوله با خودشان بیاورند. یک استخر کوچک پلاستیکی روی کف کلاس بگذارید و با کودکان به شنا بروید. آن¬ها می توانند روی لبه ی صفحه شنی، کلوچه های شنی یا صدف درست کنند.

شیوه های شاعرانه
شعر بخوانید. پژوهشگران مغز بر برقراری ارتباط میان مسیرهای عصبی، از راه تنوع و غنای داد و ستدهای زبانی تاکید می کنند. هر چقدر در سال های نخست از مغز کار بیشتری بکشید مغز فعال تر می شود.
می توانید از شعر برای تشویق کودکان در حل مسئله ها و این پرسش که بعد چه اتفاقی می افتد، استفاده کنید.
این شعر بامزه را از کتاب “جوهر توت سیاه”  ایو مریام در سال ۱۹۹۴ با کودکان آزمایش کنید:

بللا یک چتر نو داره
نمی خواد اونو گم کنه
وقتی که بیرون می ره در بارون
هیچ وقت ازش استفاده نمی کنه
بینیش گرفته
کفشاش گلی شدن
جوراباش خیسه خیسن
عینکش بخار گرفته
جیباش پر آبه
با یه قورباغه ی سبز کوچیک.
تنها چیزی که او می تونه بگه “هاپچیه”
اما چترش
نو و تمیز مونده.

سازمان دهی برای خلاقیت

شما چطور کف کلاس را برای رویدادهای خلاقانه آماده می کنید؟ فضای کافی برای گوشه های ایمن و خودروهای کافی و بلوک هایی برای ایجاد بزرگراه و ترافیک فراهم کنید. سه پایه ها و روپوش هایی  با بندهای گردنی پلاستیکی داشته باشید تا کودکان آن ها را برای فوران الهام های شان بپوشند. سعی کنید محدودیت های زمانی کم تری  برای فعالیت هایی که خلاقیت کودکان در آن ها از قید و بند ساعت کلاس رها می شوند، ایجاد کنید.
داستان خوانی و فعالیت های گروهی نیز شیوه های جالبی برای افزایش همکاری اجتماعی هستند. البته برای مشارکت همه ی کودکان در فعالیت ها باید برنامه ریزی شود. آن ها ممکن است تصور کنند که قسمت ویژه ای از برنامه مربوط به آن ها نیست. برای نمونه، اگر کودکان بازی را بیرون از فضای کلاس انجام می دهند و یک کودک می خواهد قلعه ی شنی بسازد، آموزشگر دارای انعطاف، با این انتخاب شخصی تحت تاثیر قرار نمی گیرد و با دور اندیشی چنین خواسته های شخصی را به گونه ای مدیریت می کند که رشد کودکان آسیب نبیند.

الگوهای بازی – هیجان انگیز
از ضرورت های یک کلاس، فضای بازی پر هیجان است. آموزشگران، بیش تر وقت ها از خودشان می پرسند آیا سناریوهای ثابت بازی هیجان انگیز می تواند به هر شکل خلاق باشند؟
کودکان چون همدیگر را تعقیب می کنند، بعضی های شان دوست دارند هیولا باشند و بقیه جیغ بزنند و فرار کنند. بازی تکراری هیولا به هیچ بخش هیجان انگیزی نیاز ندارد،، اما آموزشگرانی که می خواهند خلاقیت کودکان را تقویت کنند، می توانند به پیوند کلیشه ی رفتاری آن ها به دنیای بازی رویایی بزرگ تر، کمک کنند. ما به عنوان آموزشگر، مشاهده کننده های ثابتی هستیم و  از ترس ها و شخصیت و نقاط قوت و استفاده از رویاهای کودکان آگاهی داریم.

به الگوهای تکراری کودکان و این که چگونه به مقابله با اضطراب آن ها کمک کنیم، دقت کنید. از آن ها برای درک بیش تر بازی های هیجان انگیز و رویاهای شان سوال کنید.
ارتباط میان کودکان و آموزشگران، چگونگی شکل دهی مکان و زمان کلاس و منابع موجود، عوامل مهمی در پرورش خلاقیت اند. کلاس ها همان مکان هایی هستند که کودکان در آن ها از جنبه ی علاقه ها و ارتباط ها و منابع کاشفانه ی خود بدون ترس یا مخالفت همکلاسی ها و آموزشگران تقویت می شوند و آموزشگران آماده می شوند تا منابع ارضای خلاقیت کودکان را که تشنه ی آن هستند، فراهم سازند. کلاس ها مکان هایی هستند که ممکن است شکوفه های خلاقیت در آن ها بشکفند و رشد کنند.

 

 

 

نقاشی رنگ انگشتی

یکی از نقاشی های محبوب بچه‌ها نقاشی رنگ انگشتی است. بر خلاف بزرگترها بچه‌ها مخصوصا کودکان نوپا عاشق کثیف کردن دست‌ هستند.هر چه کثیف‌تر و چسبنده تر بهتر است. نقاشی رنگ انگشتی یکی از بهترین راه‌ها برای شروع نقاشی کودکانی که هنوز به قدری بزرگ نیستند که قادر به دست گرفتن مداد و قلمو باشند، است.مهارت حرکتی ظریف و هماهنگی بین چشم و دست را یاد می‌گیرند.بطور غیر رسمی در مورد رنگ‌ها و ترکیب آنها یاد می‌گیرند .در نقاشی رنگ انگشتی آنچه بیشتر مورد توجه کودکان قرار می‌گیرند روند نقاشی تا خود نتیجه نقاشی است برای همین یکی از راه‌های تحریک خلاقیت و نوآوری در کودکان است. کودکان با پخش کردن رنگها بر روی کاغذ بدون استفاده از کلمات احساسات خود را می‌توانند بیان می‌کنند.در صورتیکه بچه‌ها در حال انجام کار هنری گروهی هستند خصوصا کودکان پیش دبستانی ایده نقاشی رنگ انگشتی یک فعالیت شاد و سرگرم کننده بوده و از همه مهمتر بخاطر کثیف کاری بچه‌ها عاشق آن هستند.

 

با وجود این همه فواید که نقاشی رنگ انگشتی دارد پس حتما امکان داشتن کار هنری را برای کودک‌تان فراهم کنید. فقط شاید اگر کودک‌تان کوچک باشد شما این نگرانی را داشته باشید که رنگ‌ها را داخل دهانش کند برای همین چه بهتر از اینکه در منزل خودتان این رنگ‌ها را تهیه کنید و خیالتان راحت باشد که دیگر ترکیبات شیمیایی مضر در آن وجود نداشته و هم نیازی به هزینه اضافی برای خرید رنگ تجاری نداشته باشید.خوبی این رنگ انگشتی خانگی این است که براحتی قابل شستشو است و با آب از روی کاشی یا سرامیک براحتی پاک می‌شود.شما می‌توانید از دستور رنگ انگشتی خانگی برای مدل‌های دیگر نقاشی نه تنها کودک نوپا بلکه بچه‌های بزرگتر هم استفاده کنند.

چه نیاز دارید:

  • ½ فنجان نشاسته ذرت
  • ¼ قاشق چایخوری نمک
  • ½ ۱ قاشق غذاخوری شکر
  • ۱ فنجان آب
  • رنگ خوراکی

طرز تهیه رنگ انگشتی خانگی:

  • نشاسته ذرت، نمک، شکر و آب را داخل قابلمه‌ای ریخته و بر روی شعله حرارت آهسته مدام هم بزنید.
  • مخلوط شروع به غلیظ شدن می‌کند وقتی تقریبا سفت شد قابلمه را از روی حرارت برداشته و بگذارید خنک شود.
  • زمانیکه خنک شد مخلوط را در ظرفهای مختلف تقسیم کرده و هر ظرف چند قطره از رنگ‌های خوراکی متفاوت اضافه کنید.

نقاشی رنگ انگشتی را شروع کنید :

حالا زمان شروع نقاشی است کاغذ سفیدی در اختیار کودک‌تان گذاشته و اجازه دهید هر طور دوست دارد انگشتانش را داخل رنگها کرده و نقاشی خود را داشته باشد برای ایده بیشتر می‌توانید لینک نقاشی تمبرهای بدن را بخوانید.

 

منتشرشده در بلاگ

20162611245540a

 

صرفه‌جویی در انرژی راهی بسیار عالی در پایین آوردن فشار وارد بر محیط و کاهش هزینه‌های خانواده‌ است.

صرفه‌جویی در انرژی راهی بسیار عالی در پایین آوردن فشار وارد بر محیط و کاهش هزینه‌های خانواده‌ است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت مردمان ؛ اقداماتی مثل ارزیابی میزان نیاز به وسایل، استفاده از لامپ‌ها فقط در شب و مواقع نیاز و عایق کردن خانه کمک شایانی در این زمینه به شما خواهد کرد. در زیر به روش‌های صرفه‌جویی در انرژی می‌پردازیم:

مراحل

کاهش استفاده از برق برای نور و روشنایی

1 – اتاق‌هایتان را روشن کنید
 وقتی خورشید غروب می‌کند، لامپ یک اتاق مرکزی را روشن کرده و از اعضای خانواده بخواهید که ساعات شب را در این اتاق سپری کنند. روشن کردن فقط یک اتاق صرفه‌جویی بسیار خوبی در نیروی برق خانه خواهد بود.

2 – لامپ‌های برقی را با شمع جایگزین کنید
صرفه‌جویی در انرژی یعنی نگاهی جدید به تسهیلاتی که تا دیروز نادیده می‌گرفتیم پیدا کنیم. نیازی نیست که کلاً دست از استفاده از لامپ‌های الکتریکی بردارید، اما استفاده از شمع در چند شب از هفته صرفه‌جویی عالی در برق مصرفی خانواده خواهد بود. این کار علاوه بر صرفه‌جویی در انرژی و پایین آوردن هزینه‌های خانواده، فضای خانه را از یکنواختی درآورده و محیط را بسیار عاشقانه و صمیمی‌تر می‌کند.

_ سعی کنید با یک شب در هفته استفاده از شمع به جای لامپ شروع کنید. سعی کنید از شمع‌هایی استفاده کنید که کندتر می‌سوزند و مدت زمان طولانی‌تری نور فراهم می‌کنند.

_ در آن شب سعی کنید فعالیت‌هایی انجام دهید که نیاز به برق ندارند مثل داستان گفتن یا کتاب‌ خواندن زیر نور شمع.

_ دقت کنید که شمع‌ها و کبریت‌هایتان را وقتی استفاده‌ای ندارید، در محل امنی قرار دهید.

3 – از نور طبیعی بهره ببرید
در طول روز، خورشید را اولین منبع نور خود بدانید و خانه و محل‌کارتان را طوری ترتیب دهید که بتوانید از نور آفتاب نهایت استفاده را ببرید. پرده‌ها را کنار بکشید و اجازه دهید نور به طور کامل فضای خانه را روشن کند.

_ اگر در دفتر کار می‌کنید، سعی کنید میز کارتان را جایی قرار دهید که به خوبی با نور آفتاب روشن شود و نیازی به چراغ مطالعه نداشته باشید.

_ در خانه، فعالیت‌های روزانه خانواده را در روشن‌ترین اتاق ترتیب دهید. نقاشی کشیدن، کتاب خواندن، استفاده از کامپیوتر و سایر فعالیت‌ها که به نور کافی نیاز دارد می‌تواند در این اتاق انجام شود.

4 – لامپ‌هایتان را عوض کنید
لامپ‌های قدیمی بیشتر انرژی خود را به صورت گرما می‌سوزانند تا اینکه نور تولید کنند. آنها را با لامپ‌های LED یا فلورسنت جایگزین کنید که هر دو آنها انرژی کمتری مصرف می‌کنند.

_ لامپ‌های فلورسنت فشرده تقریباً ۱/۴ انرژی لامپ‌های قدیمی را مصرف می‌کنند. آنها با مقدار بسیار کمی جیوه تولید شده‌اند، بنابراین دقت کنید که وقتی سوختند از آنها دوری کنید. 

_ لامپ‌های LED از سایر انواع لامپ‌ها گران‌تر هستند اما دوام بیشتری داشته و جیوه هم ندارند.

5 – استفاده از نورهای بیرونی را به حداقل برسانید
خیلی‌ها شاید نمی‌دانند که لامپی که در کوچه دم در خانه یا در حیاطشان که تمام شب روشن نگه می‌دارند چقدر هزینه‌شان را بالا می‌برد. بهتر است تصمیم بهتری برای روشن نگه داشتن این لامپ‌ها بگیرید.

_ اگر لامپ بیرون خانه را بخاطر مسایل امنیتی شب‌ها روشن نگه می‌دارید می‌توانید به جای لامپی که همه شب بی‌وقفه روشن می‌ماند، از لامپ‌های چشمی استفاده کنید که سنسور حرکتی دارد.

_ لامپ‌های تزیینی حیاط و بیرون خانه را خاموش نگه دارید.

_ لامپ‌های حیاط را با لامپ‌های خورشیدی جایگزین کنید که در طول روز با نور خورشید شارژ شده و در شب روشن می‌مانند.

 

کاهش استفاده از وسایل برقی

1 – تصمیم بگیرید که از کدام وسایل‌ باید حتماً استفاده کنید
ممکن است اول بگویید، «من همه را لازم دارم». اما احتمالاً تعجب خواهید کرد که با کاهش مصرف وسایل برقی تا چه میزان می‌توانید در مصرف انرژی صرفه‌جویی کنید و چقدر برای اینکه برای انجام کارها به خودتان متکی شده‌اید احساس رضایت خواهید کرد. سعی کنید با در نظر گرفتن نکات زیر بازنگری در استفاده از وسایل برقی داشته باشید:

2 – خشک‌کن
اگر به فضای بیرون دسترسی دارید، از رخت‌آویز استفاده کرده و لباس‌ها را بگذارید در هوای آزاد خشک شوند. از رخت‌آویز می‌توانید حتی در داخل خانه نیز استفاده کنید — آن را در اتاق خواب یا حمام نزدیک به یک پنجره قرار دهید. اگر مجبورید از خشک‌کن استفاده کنید، مصرف خود را به یک بار در هفته کاهش دهید.

ماشین ظرف‌شویی
 دقت کنید که هر بار که دستگاه را روشن می‌کنید، کاملاً پر باشد. اگر برای شستن ظرف‌ها با دست و با استفاده از روش‌های صرفه‌جویی در آب وقت دارید، حتی بهتر خواهد بود.

_ گاز و فر برقی
گرم کردن یک فر برقی نیاز به مقدار زیادی انرژی دارد. سعی کنید همه پخت‌ و پزهای مربوط به فر را در یک روز از هفته انجام دهید که فر داغ شده است.

_ جاروبرقی
 هرازگاهی به جای جارو برقی از جارو دستی استفاده کنید.

2 – همه چیز را از برق بکشید
 وسایل برقی، وقتی به پریز برق متصل باشند، حتی اگر خاموش باشند، باز هم مقداری انرژی می‌گیرند. عادت کنید که هر زمان که کارتان با یک وسیله برقی تمام شد، آن را از برق بکشید، مخصوصاً درمورد کامپیوتر، تلویزیون و سیستم صوتی که بیشترین انرژی را می‌گیرد.

_ وسایل برقی کوچک مثل قهوه‌ساز، چای‌ساز، سشوار و شارژر موبایل را فراموش نکنید.

_ ببینید آیا لازم است حتماً دستگاه تهویه هوا یا آباژورها به برق باشند یا خیر
3 -وسایل برقی جدید را جایگزین قدیمی‌ها کنید
در زمان ساخت وسایل قدیمی هنوز تکنیک‌ها صرفه‌جویی انرژی ابداع نشده بوده است. اگر یخچال، دستگاه ظرفشویی، فر یا سشوارتان قدیمی است، بهتر است آنها را با انواع جدیدتری جایگزین کنید زیرا هزینه استفاده از آن وسایل حتی به مراتب از خرید وسایل جدید بالاتر خواهد بود.

کاهش استفاده از سیستم‌های گرمایش و سرمایش

1 – دستگاه تهویه هوا را خاموش کنید
برای صرفه‌جویی در انرژی گاهی باید فداکاری‌های کوچک کنید و کنار آمدن با گرمای تابستان یکی از آنهاست. اگر بگذارید دستگاه سرمایش مدام و تمام‌وقت کار کند، انرژی بسیار زیادی مصرف خواهید کرد که نتیجه آن را در قبض‌های برق پایان ماه خواهید دید.

_ وقتی در منزل نیستید دستگاه تهویه را خاموش کنید
 هیچ دلیلی ندارد که وقتی سر کار هستید، خانه‌تان خنک شود.

_ از دستگاه تهویه فقط در یک یا دو اتاق خانه استفاده کنید که بیشتر زمان خود را در آن می‌گذرانید. درهای آن اتاق‌ها را ببندید تا هوای خنک داخل اتاق بماند.

 

_ به طرق دیگر سرمایش ایجاد کنید
در گرمای روز یک دوش آب خنک بگیرید، به استخر بروید، یا وقتتان را زیر سایه درخت بگذرانید. سعی کنید استفاده‌تان از سیستم سرمایش را فقط به چند ساعت در روز کاهش دهید.

2 – در زمستان خانه را چند درجه خنک‌تر نگه دارید
گرم کردن خانه یکی دیگر از راه‌هایی است که به شدت انرژی مصرف می‌کند. می‌توانید میزان انرژی مصرفی‌تان را با چند درجه پایین آوردن درجه حرارت خانه در زمستان کاهش دهید. با پوشیدن لباس‌های گرم تر و استفاده بیشتر از پتو و لحاف می‌توانید از گرمایش طبیعی استفاده کنید.

3 – خانه‌تان را عایق کنید
نگه داشتن هوای گرم یا سرد در خانه، برحسب فصل، راهی مهم برای صرفه‌جویی در انرژی است. اگر پنجره‌ای باز بماند، دستگاه تهویه و یا شومینه خانه برای ثابت نگه داشتن درجه حرارت خانه باید بیشتر انرژی مصرف کند.

_ از متخصص بخواهید نگاهی به خانه‌تان بیندازد و ببیند آیا نیاز به عایق‌کاری بهتری دارید یا خیر.

_درز درها و پنجره‌ها را بگیرید
 زمستان‌ها پشت پنجره‌هایتان صفحه پلاستیکی نصب کنید تا هوای سرد به داخل راه پیدا نکند.
4 – از آب گرم کمتری استفاده کنید
دوش گرفتن‌هایتان را کوتاه‌تر کنید و همین مسئله میزان انرژی که آب‌گرم‌کن برای گرم کردن آب لوله‌ها به طور روزانه مصرف می‌کند را کاهش خواهد داد.

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : salamatnews.com

 

منتشرشده در بلاگ

 

image_gallery

11فایده ی کتاب خوندن در زندگی روزمره

خیلی از آدمها از فواید خوندن یه کتاب خوب خبر ندارن. با روزی ۱۰ دقیقه کتاب خوندن، شما میتونید وارد یک دنیای جدید بشید، و با یاد گرفتن چیزهای جدید از این دنیا، زندگی خودتون رو بهبود ببخشین. پس با هم ۱۱ تا فایده ی کتاب خوندن که باعث بهتر شدن زندگی میشه رو بخونیم:

۱خوندن باعث جلوگیری از آلزایمر میشه

تحقیقات خیلی وقته که نشون داده کسانی که زمان مطالعه مرتب ندارند، دو و نیم برابر بیشتر از کسانی که به طور مرتب مطالعه می کنند در معرض بیماری آلزایمر قرار دارند. این به این معنی نیست که تنها با خوندن کتاب میشه از این بمیاری پیشگیری کرد، اما نشون میده که قطعا رابطه ای بین خوندن و پیشگیری از این بیماری وجود داره!

۲_همیشه در حال یاد گرفتن چیزهای جدید هستید

اگه تا حالا نمیدونستید، از الان دیگه بدونید! کتاب خوندن مغزتون رو با اطلاعات جدید پر میکنه. اطلاعاتی که نمیدونیم کی و کجا، اما قطعا به موقع به یادمون میان و کارهامون رو راه میندازن. خوندن آدمها رو باهوش میکنه، چون نه تنها اطلاعات جدیدی به مغز اضافه میکنه، بلکه باعث میشه بتونیم اونها رو به راحتی به خاطر بیاریم.

۳_کسانی که کتاب میخونن به احتمال زیاد ورزش میکنن، رای میدن، و اجتماعی تر هستن

آمارگیری ها نشون داده کسانی که زیاد مطالعه میکنن، از لحاظ مدنی و اجتماعی موقعیت های بهتری دارن. این به تنهایی نشون میده که کتاب خوندن باعث میشه توی زندگی برنده شی.

۴_کتاب خوندن استرس رو از بین میبره و حالت رو خوب می کنه

وقتی که کتاب میخونی، خودت و ذهن نگرانت رو به یه دنیای دیگه منقل می کنی، برای اینکه سختی های زندگی رو برای دقایقی از زندگیت حذف کنی. تحقیقت نشون داده که فقط ۶ دقیقه کتاب خوندن میتونه تا ۶۸% استرس رو کاهش بده!

۵_کتاب درمانی کنید!

کتاب خوندن – مثل فیلم دیدن یا گوش دادن به یه موزیک خوب – میتونه باعث بشه که تجربیات گذشته رو دوباره زندگی کنیم، و از یه بعد جدید بهشون نگاه کنیم. مثلا وقتی داری کتابی میخونی که توش مشکلات شخصیت داستان به مشکلات خودت شباهت داره، میتونی کلی از این فرصت استفاده کنی تا تصمیم های بهتری توی زندگیت بگیری.

۶_خوندن باعث میشه شما فرد جذاب تری به نظر برسید!

آمار ها یه بار دیگه نشون دادن که یکی از معیارهای مهم موقع جذب شدن به جنس مخالف، میزان هوش اون هست. کیه که از آدمی که پر از اطلاعاته و همیشه حرفهای جدید برای گفتن داره خوشش نیاد؟ پس بهتره سرتون رو بکنید توی کتاب، تا اطرافیان خودشون رو به تکاپو بندازن تا حواستون رو پرت کنن!;)

۷_کتاب خوندن قدرت آنالیز کردن رو بالا میبره

درسته! دکترها، مهندسین، و وکلای آینده! هر چقدر بیشتر بخونید، قابلیت تشخیص دادن الگوها و آنالیز کردن روابط براتون راحت تر میشه!

۸_خوندن دایره ی لغاتتون رو وسیع تر میکنه، بنابراین باسواد تر به نظر میرسین

هرچی کتاب های بیشتری باز کرده باشی، با کلمات بیشتری درگیر شدی. این کلمات بالاخره یه روزی جاشون رو توی ادبیات روزمره تون پیدا می کنند. و به خاطر اینکه همه ی ما بالاخره توی یه مرحله ای از شغلمون به کلمات و قوه ی تکلم احتیاج داریم، احتمالش هست که باعث موفقیت های کاریمون هم بشه.

۹_باز کردن کتاب شما رو نویسنده ی بهتری می کنه

باز هم تحقیقات نشون داده که خوندن یه کتاب خوب میتونه باعث بشه که مهارت های نوشتن اون نویسنده روی مهارت های خودتون تاثیر بذاره. درست مثل وقتی که گوش دادن به موزیک خوب میتونه به سلیقه ی موسیقایی تون جهت بده.

۱۰-کتاب خوندن باعث میشه دیگران رو بهتر درک کنید

با خوندن کتاب های داستان، شما این قابلیت رو پیدا میکنید که زندگی ای به غیر از زندگی خودتون، با قابلیت های خیلی بالاتر رو تجربه کنید. مثلا ممکنه که هیچوقت توی زندگیتون پیش نیاد که به اروپا سفر کنید، اما با خوندن راجع به فرهنگ و زندگی مردم این کشور، شما میتونید احساس نزدیکی بیشتری به مردم جهان بکنید.

۱۱_در کل کسانی که بیشتر مطالعه میکنند، شغل و زندگی بهتری نسبت به بقیه دارند!

ویلسون فلچر،کارگردان معروف، گفته: “خوندن درهای زیادی رو برای آدم باز میکنه و زندگی رو راحت تر می کنه. در آخر روز نمیفهمی چطور، اما کتاب خوندن کلی حالت رو بهتر میکنه!”

پس همه بهتره به فکر یه برنامه ی مرتب مطالعه روزانه باشیم! از همین امروز!

 

 

منتشرشده در بلاگ
یکشنبه, 10 دی 1396 ساعت 08:52

۲۲ آبان روز جهانی مهربانی

  %d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c

 

«با یک مهربانی کوچک، دنیا را تغییر دهیم.»

این آرمانی است که توسط بسیاری از انسان‌ها در گوشه و کنار دنیا ترویج داده شده و روزی را با عنوان «روز جهانی مهربانی» بنیان گذاشته‌اند تا در آن روز با این شعار که «مهربان بودن دلیل نمی‌خواهد» کارهایی هرچند کوچک در راستای توسعه و گسترش حس مهربانی، دوستی و صلح بردارند.

پاسداشت «مهربانی» در روز ۱۳ نوامبر (۲۲ آبان) جنبشی است که ابتدا در ژاپن و با عنوان «جنبش مهربانی‌های کوچک» شکل گرفت و با گسترش به سرتاسر دنیا توانست در سال ۱۹۹۸ به عنوان «روز جهانی مهربانی» ثبت و ترویج شود. از آن سال به بعد، جنبش‌های مردمی بسیاری در کشورهای مختلف حول محور «ترویج مهربانی برای ساخت دنیایی بهتر» شکل گرفته و هر سال با برنامه‌های مختلفی سعی در بزرگداشت این روز داشته‌اند. برنامه‌هایی که هدف آنها یادآوری این موضوع به مردم است که گاه کارهای کوچک و مهربانی با اعمالی ساده و روزمره می تواند منجر به ساختن دنیایی بهتر برای همه شود. مهربانی یکی از مهم‌ترین و قوی‌ترین احساسات بشر برای ساختن یک زندگی ایده‌ال و حل بسیاری از مشکلات فعلی است.

این جنبش جهانی معتقد است اگر تنها یک وجه مشترک برای ساختن یک ملت از تمامی ملت‌های جهان وجود داشته باشد، آن «مهربانی» کردن است. و راه دستیابی به آن چیزی نیست جز تلاش برای اصلاح رفتارهای کوچک و گنجاندن مهربانی در زندگی روزمره.
این هفته را به عنوان هفته مهربانی جشن بگیریم. از این رو هر روز از این هفته را با یک تجربه جدید از مهربانی سپری نماییم .

    روز اول: مهربانی با خانواده
    روز دوم: مهربانی با خود
    روز سوم :مهربانی با طبیعت
    روز چهارم :مهربانی با عکس
    روز پنجم :مهربانی با حیوانات
    روز ششم :مهربانی با کتاب
  روز هفتم: مهربانی با آب

 

منتشرشده در بلاگ
یکشنبه, 10 دی 1396 ساعت 08:49

آیا میدانید علامت @ از كجا آمده ؟

 

l126099978337

اگر تا كنون به ساختارآدرسهای پست الكترونیكی توجه كرده باشید ، حتماً می‌دانید كه درهمه آنها علامتی به شكل یك a به همراه دایره ای دورآن وجود دارد. این علامت به طورمعمول ات ساین (At sign) نامیده می شود. امّا واقعیت تعجب آور این است كه هیچ اسم و رسمی بین المللی برای آن وجود ندارد و در زبانهای مختلف اسمهای بسیار عجیب و غریبی به این علامت داده اند.

منتشرشده در بلاگ
یکشنبه, 10 دی 1396 ساعت 08:48

آیا میدانید؟

فیل تنها حیوانی است که نمی تواند بپرد.
ستاره دریایی مغز ندارد.

اختاپوس سه قلب دارد.

قلب میگو در مغز آن است.

ماهی قرمز تنها وقایع تا سه ثانیه قبل را به یاد می آورد.

مورچه ها هرگز نمی خوابند.

اگر ماهی قرمز را در محل تاریکی نگه دارید کم کم یه سفید تغییر رنگ می دهد.

سگ های خال دار بدون خال متولد می شوند.

حلزون ها می توانند تا سه سال بخوابند و در این مدت هیچ غذایی نخورند.

موریانه ها وقتی به موسیقی هوی متال گوش می دهند چوب را با سرعت دو برابر می خورند.

مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر است.

صدای نهنگ آبی بلند ترین صدایی است که یک موجود زنده می تواند تولید کند.

ساس ها می توانند ۱۳۰ بار بلندتر از طول خود بپرند. یعنی در مقایسه، یک فرد ۱۷۰ سانتی اگر توانایی مانند ساس ها داشت باید می توانست حدود ۶۸۰ متر بالا بپرد!

دایناسور استگوساروس حدود ۹ متر طول داشت اما مغزش به بزرگی یک گردو بود.

وقتی ملکه زنبور عسل وارد کندو می شود، آواز خاصی را زمزمه می کند، به این منظور که زنبورهای کارگر را تحریک کرده تا اگر ملکه دیگری وجود دارد به خاطر وی بجنگند.

خرس های قطبی می توانند تا ۲۵ مایل در ساعت( معادل تقریبا ۴۰ کیلومتر در ساعت) دویده و تا ۶ پا (۱٫۸۲ متر) در ارتفاع بپرند و همچنین با توجه به جنس موی بدنشان، توسط دوربین های مادون قرمز قابل تشخیص نیستند.

 

منتشرشده در بلاگ

در روزگاری نه چندان دور پاره شدن سر زانوهای شلوار پسربچه‌ها، لباس‌های گلی و خاكی، زمین خوردن‌ها، زخم‌ها و سر شكستن‌ها و… همه و همه، بخشی از نگرانی هر روزه ی پدر و مادرهایی بود كه صاحب فرزندان كوچك بودند. اما با آمدن بازی‌های كامپیوتری و رواج زندگی آپارتمان نشینی، دیگر خبری از بازی‌های گذشته و هیاهوی كودكان نیست.
تحقیقات نشان می‌دهد که شعاع حركتی كودكان در طول 40 سال گذشته نزدیك به 90 درصد كاهش داشته است. در گذشته كودكان ساعت‌ها در فضاهای باز و وسیع بازی می‌كردند. اما امروزه این فضاها به اتاق‌ها و آپارتمان‌های كوچك محدود شده است. بی‌تحركی بچه‌ها تا جایی پیش رفته كه متخصصان سلامت كودكان، فهرستی از كارهایی را تهیه كرده‌اند كه كودكان باید تا قبل از رسیدن به 12 سالگی آنها را امتحان كرده باشند. با كامل كردن این فهرست می‌توان مطمئن بود، كودك شما حداقل بخشی از مهارت‌های لازم در زندگی خود را پیدا كرده و حداقل لذت را از دوران كودكی خود برده است.این فهرست ابتدا شامل 400 پیشنهاد مختلف بود كه با انجام تحقیقاتی روی هزاران پدر و مادر و یادآوری خاطرات گذشته ی آنها از بازی كردن به دست آمد.

  • بالا رفتن از درخت
  • چادر زدن در طبیعت
  • غلتیدن از روی یك تپه سرسبز
  • دویدن زیر باران
  • ساختن و به هوا فرستادن یك بادبادک
  • ماهیگیری با تور و قلاب
  • خوردن سیبی كه مستقیما از شاخه یك درخت جدا شده باشد
  • . برف بازی كردن
  • كشیدن نقشه گنج
  • گل بازی كردن
  • ساختن سد برابر جریان آب
  • بازی كردن در شن‌های كنار دریا
  • پریدن از روی طناب (طناب بازی كردن(
  • خوردن توت فرنگی و تمشك در طبیعت
  • رفتن به یك جزیره
  • تماشای طلوع آفتاب
  • بالا رفتن از یك كوه بلند
  • رفتن به پشت یك آبشار
  • غذا دادن به حیوانات و پرندگان
  • شكار حشراتی مانند پروانه
  • دیدن حیوانات وحشی حتی در باغ‌وحش
  • رفتن به فضای سبز و طبیعت هنگام شب
  • كاشتن یك گل و پرورش آن
  • . شنا كردن در رودخانه
  • قایق سواری كردن
  • روشن كردن آتش بدون كبریت
  • پیدا كردن مسیرهای مختلف روی نقشه و استفاده از قطبنما
  • درست كردن غذا روی آتش
  • پیدا كردن مختصات مكانی با كمك جی‌پی‌اس موبایل
  • ساختن یك خانه جنگلی

خاك‌بازی چه فوایدی دارد؟!

در خاك، باكتری‌های خاصی وجود دارند كه باعث فعال شدن قسمت‌های خاصی از مغز می‌شوند. این قسمت‌ها مسئول تولید یك
ماده شیمیایی به نام «سروتونین» هستند كه نقش مهمی در انجام بسیاری از فعالیت‌های بدن داشته و خواص ضد‌افسردگی دارند. در بسیاری از كارهایی كه در فهرست پیشنهاد شده وجود دارد، كودكان ناگزیر به رفتن به محیطهای طبیعی و تماس با خاك هستند.
كودك حین بازی كردن به كشف محیط اطراف خود می‌پردازد و نخستین قدم‌ها را برای اجتماعی شدن بر می‌دارد. تماس با محیط خارج باعث می‌شود دنیای كودكان وسعت بیشتری پیدا كرده و آنها با مفاهیم جدید آشنا شوند. كودكان حین بازی كردن با شخصیت‌های اجتماعی آشنا می‌شوند و نقش خود را به‌عنوان یك فرد در آینده می‌شناسند. در این زمان است كه كودكان متوجه می‌شوند آیا شخصیت مدیر و هدایت‌كننده دارند یا باید تحت كنترل دیگران باشند.

 

منتشرشده در بلاگ
  • هند کشف کرد که هیچ کس نمیتواند پوشه ای به نام CON را درهیچ قسمتی از کامپیوتر ایجاد کند. این چیزی خیلی عجیب… و باور نکردنی است.
    در مایکروسافت ، کل تیم نمی توانند پاسخ چنین اتفاقی را بدهند!

همین حالا امتحان کنید،فولدری به نام CON را نمیتوانید ذخیره کنید.

پاسخ کارشناس۱: شايد خاطر نام های رزرو شده است مثلا دستور Copy Con داس كه براي كپي كردن بود!

  • یک فایل تکست خالی باز کنید(کلیک راست،new text document) سپس متن Bush hid the facts را تایپ کرده و آنرا ذخیره کنید. پنجره را بسته و دوباره باز کنید.شکلی عجیب خواهید دید!!:surprised :

پاسخ كارشناس١: شايد بخاطر نوع انكودينگ (Encoding) نرم افزار Notepad باشد!

  • موضوعی جالب و باور نکردنی که توسط برزیلیها کشف شد.

مایکروسافت ورد را باز کرده و عبارت زیر را تایپ کرده و دکمه اینتر را بزنید و سپس مشاهده کنید

=rand (200, 99)

پاسخ كارشناس١: اين تابعي نهفته در نرم افزار ورد است كه جملات تصادفي را توليد مي كند. اولي تعداد پاراگراف ها و دومي تعداد جملات هر پاراگراف است. يعني اين فرمول 200 پاراگراف هر كدام با 99 جمله را كه صدها صفحه مي شود توليد مي كند.

 

منتشرشده در بلاگ
صفحه1 از3

درباره ما

اینستاگرام ما

بالا
ما از کوکی ها برای توسعه وب سایت استفاده می کنیم. ادامه استفاده شما نشان دهنده رضایت شماست. جزئیات بیشتر...