پاداشهای خدمت به مردم
در منابع روایی، تعبیرات حیرتزایی از پاداش خدمت به خلق و مردم شده است که به نمونههایی اشاره میشود:
برتر از 10 طواف
اسحاق بن عمار میگوید: امام صادق(ع) فرمود: ای اسحاق! هرکه این خانه (کعبه) را یک بار طواف کند خداوند برای او هزار حسنه مینویسد و هزار سیئه از او محو میکند و هزار درجه او را بالا میبرد و هزار درخت برای او در بهشت میکارد و ثواب آزاد کردن هزار بنده برایش مینویسد، تا به ملتزم میرسد هشت در بهشت را برای او میگشاید و سپس به او میفرماید: از هر کدام از آنها که خواستی وارد شو.
گفتم: فدایت شوم. همه اینها برای کسی است که طواف میکند؟ فرمود: نَعَمْ أَ فَلَا أُخْبِرُکَ بِمَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا؟؛ بله. آیا به تو خبر ندهم از چیزی که از این هم با فضیلتتر است؟عرض کردم: آری. فرمود: «هر کس حاجتی برای برادر مؤمنش برآورده کند، خداوند برای او [ثواب] طوافی و طوافی و طوافی مینویسد. [حضرت همین طور شمرد] تا به 10 طواف رسید.»
برآورده شدن صدهزار حاجت
حضرت صادق(ع) فرموده است: کسی که یکی از خواستههای برادر مؤمنش را برآورد، خداوند در روز قیامت، صد هزار خواسته او را برمیآورد که نخستین آنها بهشت است و از جمله این پاداش آن است که خویشان و آشنایان و برادران دینی او را نیز وارد بهشت میکند؛ به این شرط که ناصبی (به دشمنی اهل بیت) نباشند.»
برتر از هزار بنده آزاد کردن
حضرت صادق(ع) در حدیث دیگری فرموده است: «روا ساختن حاجت مؤمن، از آزاد ساختن هزار بنده و بارکردن هزار اسب در راه خدا (فرستادن به جهاد) بهتر است.»
عبادت دهر
راستی خداوند، گاه آن چنان درب رحمت و فضل خویش را باز کرده است که بنده در یک لحظه و با یک عمل، به اندازه تمام عمر خویش میتواند کار و ثواب انجام دهد.
امام صادق(ع) از پدرانش از رسول خدا(ص) چنین نقل کرده است که آن حضرت فرمود: کسی که حاجت برادر دینی خود را برآورد، مانند کسی که همه عمر، خدا را عبادت کرده باشد.
رسول خدا(ص) میفرماید: کسی در راه حاجت مؤمن تلاش کند، گویا 9 هزار سال خدا را عبادت کرده است؛ در حالی که روزها را روزه و شبها را در حال قیام (نماز) بوده است.
برطرف شدن گرفتاری
ما موظفیم برای رفع گرفتاریهای خود تلاش کنیم؛ ولی بدانیم راه رفع گرفتاریها فقط تلاش مستقیم برای برداشتن آن گرفتاری نیست. گاه برآوردن حاجت دیگران و گره از کار دیگران گشودن، صدها گره از زندگی ما را باز میکند.
رسول خدا(ص) فرمود: به راستی خداوند، مؤمن را تا زمانی که برادر مؤمن خود را یاری رساند، یاری میکند و کسی که یک گرفتاری از گرفتاریهای برادر مؤمنش را در دنیا برطرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری، از گرفتاریهای آخرت او را برطرف میکند.
* البته رفع گرفتاری برادران مؤمن، در رفع گرفتاری دنیوی نیز مؤثر است. اکنون به این داستانها در این باره توجه کنید:
مرحوم مرشد چلویی معروف، خدمت شیخ رسید و از کسادی بازارش گلایه کرد و گفت: «این چه وضعی است، روزی بود که سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند؛ ولی اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود.» شیخ تأملی کرد و گفت: «تقصیر خودت است که مشتریها را ردّ می کنی!» مرشد گفت: «من کسی را ردّ نکردم؛ حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم.» شیخ گفت: «آن سیّد چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود، بار آخر او را هل دادی و از درِ مغازه بیرون کردی؟!»مرشد سراسیمه در پی آن سید میرود و از او عذرخواهی میکند و بعد از آن، تابلویی به این صورت نصب میکند: «نسیه داده میشود؛ حتی به شما. وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود» و آن گاه وضعش به حالت اوّل برمیگردد.
مهندسی یکصد دستگاه ساختمان ساخته بود و به دلیل بدهکاری زیاد، فراری شده بود و ساختمانها هم فروش نمیرفت. از شیخ رجبعلی راهنمایی خواست. او گفت که باید خواهرت را راضی کنی. او نیز خواهرش را با دادن سهم ارثش راضی کرد. همچنین با سفارش شیخ، یکی از خانههای ساخته شده را به خواهرش واگذار کرد و وی را از اجارهنشینی نجات داد. فردای همان روز، سه تا از خانهها فروش رفت و گرفتاری او برطرف شد.
امنیت در قیامت
کسی که در سختیها و گرفتاریهای مردم، آنها را یاری برساند و با برآوردن حاجات آنان به آنها آرامش هدیه کند، خداوند در سختترین مراحل زندگی پس از مرگ، یعنی قیامت به او امنیت و آرامش اعطا میکند.
در بیان موسی بن جعفر(ع) آمده است: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ یَسْعَوْنَ فِی حَوَائِجِ النَّاسِ- هُمُ الآْمِنُونَ یَوْمَ الْقِیَامَة؛[10] برای خداوند در روی زمین، بندگانی هستند که در راه رفع حوایج مردم تلاش میکنند. آنان در روز قیامت، ایمناند.»
البته خدمترسانی به مردم در همین دنیا به انسان آرامش و انبساط درونی میدهد و در روایات نیز به آن اشاره شده است.
خوشحالیهای متعدد
برآوردن حاجات مردم و خوشحال کردن خلق، هم زمینه خوشحالی خدا و رسولش را فراهم میکند و هم عامل خوشحالی انسان در دنیا و عالم قبر میشود.
امام باقر(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللَّه؛ کسی که مؤمنی را خوشحال کند، مرا خوشحال کرده است. و کسی که مرا خوشحال کند، خدا را خوشحال کرده است.»
حنان بن سدیر از پدرش نقل کرده است که در محضر امام صادق(ع) بودم. سخن از حق مؤمن به میان آمد. حضرت به من رو کرد و فرمود: «ای اباالفضل! میخواهی از حال مؤمن در پیشگاه الهی خبر دهم.» عرض کردم: «بله، فدایت شوم.» فرمود: «هنگامی که خدا روح مؤمن را قبض میکند، دو ملک مراقب او به آسمان بالا میروند و عرض میکنند: «ای پروردگار! این، خوب بندهای است ؛ چرا که نسبت به اطاعت شما سریع، و در معصیت شما کند بود. حال که روح او را قبض کردهای، چه دستوری برای ما درباره او دارد؟» خدای جلیل و جبّار میفرماید: «به دنیا فرود آیید و نزد قبر او باشید. تکبیر و تسبیح و تهلیل و تمجید من را بگویید (یعنی الله اکبر و لا اله الا الله بگویید) و ثواب آن را برای این بندهام بنویسید تا آن روزی که او را از قبر مبعوث سازم.»
سپس آن حضرت فرمود: «میخواهم بیشتر بگویم؟» گفتم: «بله» فرمود: «وقتی خداوند مؤمن را از قبرش برانگیخت، با او شکلی و مثالی همراه میشود که در جلو او حرکت میکند. هر جا مؤمن ترسی از ترسهای قیامت را میبیند، آن مثال میگوید: «ناراحت و محزون نباش. من به سرور و شادی و کرامت از طرف خداوند بشارت میدهم» تا آن گاه که در پیشگاه عظمت الهی قرار گیرد. خداوند به آسانی اعمالش را محاسبه میکند و دستور میدهد که وارد بهشت شود؛ در حالی که تمثال، جلو اوست.»
مؤمن به او میگوید: «خداوند تو را رحمت کند چه نیکو از قبر همراه من شدی و همیشه مرا به شادی و سرور و کرامت خداوند بشارت دادی. تو کیستی؟ پس تمثال میگوید: «من آن خوشحالی هستم که بر [قلب] برادر مؤمنت [بر اثر برآوردن حاجتش] در دنیا وارد کردی. خدا مرا آفریده است تا تو را بشارت دهم.»
راستی با این همه آثار و برکات برای خدمترسانی به مردم و انجام حوایج خلق، آیا جا ندارد که انسان تلاش کند تا در ردیف خادمان به مردم قرار گیرد و گره از زندگی آنان باز کند؟ امامان عظیمالشأن، علاوه بر بیان آثار و نتایج خدمت به خلق و الگوی عملی بودن برای این کار از شیعیان خواستهاند در ردیف خدمتگزاران به خلق و مردم باشند.
جزای امتناع از خدمت به خلق
فقدان ایمان کامل
حضرت صادق(ع) فرمود: «ای رفاعه! به خدا و محمد و علی ایمان نیاورده است کسی که هر گاه برادر مؤمن او برای رفع حاجتی نزد وی بیاید، با چهره باز با او برخورد نکند. اگر بتواند خود حاجت او را برآورد، باید در این باره به سرعت اقدام کند و اگر نمیتواند نزد دیگران برود تا حاجت او را برآورده سازد و اگر کسی غیر از این باشد که برایت وصفت کردم، هیچ گونه ولایت و رابطهای بین ما و او نیست.»
رفتن به جهنّم
در قرآن کریم نیز به این امر، اشاره شده است؛ آنجا که به جهنمیها گفته میشود: «چرا وارد جهنم شدید؟» در جواب میگویند: «ما از نمازگزاران نبودیم و فقرا را طعام ندادیم.»
فقدان دین
پیامبر اکرم فرمود: «کسی که در هر صبحگاه به امور مسلمین همت نگمارد و در اندیشه کارهای آنان نباشد از آنها نیست و کسی که بشنود مردی فریاد میزند و از مسلمانان کمک میطلبد و به او کمک نکند مسلمان نیست.»
خواری دنیا و آخرت
امام صادق(ع) فرمود: «هر مؤمنی که برادر دینی خود را یاری ندهد و او را خوار سازد با اینکه قدرت یاری او را دارد، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار کند.»
ابوحمزه ثمالی میگوید که روز جمعهای نماز صبح را با امام سجاد(ع) به جا آوردم. پس از نماز، با هم به سمت خانه آن حضرت، روانه شدیم. آن حضرت، کنیزک خود به نام سکینه را فراخواند و فرمود: «امروز، جمعه است. هیچ سائلی از در خانه من نمیگذرد؛ مگر اینکه او را اطعام میکنید.»ابوحمزه عرض کرد: «هر سائلی به در خانه میآید که مستحق نیست.» امام(ع) فرمود: «بیم آن دارم که بعضی از آنان مستحق باشند و ما او را برانیم و به واسطه این عمل، آنچه بر یعقوب و آل یعقوب نازل شد؛ بر ما اهل بیت نازل شود. آنان را طعام کنید؛ آنان را اطعام کنید. یعقوب پیامبر، همه روزه برای خوراک خود و خانوادهاش یک قوچ ذبح میکرد. یک روز جمعه هنگام افطار، سائل مؤمنی از در خانه یعقوب میگذشت. وی ندا در داد که این سائل گرسنه و غریب را از بقیه غذای خود طعام کنید.آنان با اینکه صدای او را میشنیدند، گفتههایش را راست نپنداشتند و او را تصدیق نکردند. آن مستمند چون از ایشان ناامید شد و شب فرا رسید به راه خود ادامه داد و شب را با شکم خالی در حالی که از گرسنگی خود به خدا شکایت میکرد، به صبح رساند. یعقوب و خانوادهاش نیز با شکم سیر و در حالی که هنوز مقداری از غذای آنان باقی بود خوابیدند.
صبح فردا خداوند به یعقوب وحی کرد: «بنده مرا چنان ذلیل کردی که مستحق غضب و تأدیب من و نزول عذاب و ابتلای خود و پسرانت شدی. ای یعقوب! از میان پیامبرانم آنانی نزد من محبوبترند که بر بندگان مسکین من رحم کنند. آنان را به خود نزدیک ساخته، اطعامشان کنند و پناهگاه آنان باشند. ای یعقوب! چرا بر بنده من رحم نکردی؛ بندهای که عبادتش بسیار و به اندکی از متاع دنیا راضی بود؟ به عزتم سوگند! تو را مبتلا خواهم ساخت و تو و پسرانت را آماج مصیبتها قرار خواهم داد.»
ابوحمزه: «یوسف آن خواب معروف را چه وقت دید؟» امام(ع) فرمود: «در همان شبی که خانواده یعقوب سیر خوابیدند و مستمند، گرسنه بود.»
از آنچه گفته شد به خوبی روشن است که خدمت به مردم و گرهگشایی از کار مردم و خدمتگزاری آنان، از پاداشهای بزرگ و فراوانی برخوردار است و در دنیا و آخرت، دست انسان را میگیرد؛ به همین سبب، یکی از مهم ترین کارهای انبیا و امامان، خدمت به خلق بوده است و شانه خالی کردن از برآوردن حاجات مردم با تمکن و قدرت، آثار زیانبار دنیوی و اخروی دارد.